تلاش برای موفقیت اجرای BPM وابسته به عوامل و فاکتورهای متعددی از جمله وضعیت سازمان، مدیریت، فرایند و تجربیات فناوری است.
- همسویی استراتژی، زنجیره های ارزش و فرآیندهای کسب و کار
تجربه نشان داده است که تعداد زیادی از سازمان هایی که در پیاده سازی مدیریت فرایندهای کسب و کار موفق بوده اند، همگی توجه ویژهای به استراتژی های کسب و کار، تعریف زنجیره ارزش ها و فرآیندهای کسب و کار در سازمان خود داشته اند.
مدیریت فرآیندهای کسب و کار عمدتاً به استراتژی های کلیدی کسب و کار که جهتگیری اصلی سازمان را تعیین میکنند وابسته میباشد . البته این جهت گیری ها بیشتر در سمت و سوی ایجاد ارزش های پیشنهادی جهت محصولات و خدمات قابل ارائه به مشتریان سازمان می باشند.
- اهداف
مهمترین و اصلیترین خروجی برنامه ریزی استراتژیک، اهداف کسب و کار در سازمان است و معمولاً به تفکیک حوزه های فیزیکی و وظیفه ای در سازمان تقسیم بندی می شوند تا جهتگیریهای راهبردی سازمان را پوشش دهند. برای مثال اهداف فروش، بازاریابی و مالی معمولا با اهداف و مقاصد استراتژیک سازمان همسو و یکسان می شوند.
در طرف دیگر اهداف فرایندها، فرآیندهای کسب و کار سازمان را با استراتژی های کلان سازمان یکسان می سازد.
- کنترل و نظارت/ پشتیبانی ارشد
بنگاه هایی که در بکارگیری مدیریت فرآیندهای کسب و کار به بلوغ رسیده اند، عموماً مسئولیت های مدیران ارشد سازمان را در قالب مرور و نظارت بر عملکرد فرآیندهای کلیدی، تعریف می کنند.
- مالکیت فرایند
سازمان هایی که توانسته اند نسبت به پیاده سازی BPM موفق عمل کنند، دریافتند که نقش مالک فرآیند یک نقش اساسی و بحرانی است. یک مالک فرآیند مسئول کلیه رخدادهای مرتبط با فرآیند خود است که در خلال کلیه دپارتمان ها در حال اجرا است.
- معیارهای اندازه گیری، ارزیابی و پایش
برای ارزیابی و مدیریت هر چیزی باید بتوان آن را اندازه گرفت. اندازه گیری فرآیندهای کسب و کار و پایش آنها اثرات اساسی بر روی طراحی، عملکرد و اجرای فرآیندها خواهند داشت. اندازه گیری عملکرد فرآیند ها، با استفاده از انواع معیارهای اندازه گیری مرتبط با عملکرد فرآیندها که نشان دهنده چگونگی وضعیت آن در قبال اهداف تعریف شده است، الزامی است.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد 🙂